تفسير حمد

((آقا ابن عباس )) مى گويد: در آن وقتى كه خدمت با سعادت حضرت ((اميرالمؤ منين على (ع )) مشرف بودم و درك فيض مى كردم ، حضرت درباره ((سوره حمد)) صحبت و سخن و تعريف مى فرمود:...
در بين سخنان دُرر بارشان فرمودند: يا عبداللّه لوكتبت معانى الفاتحه لا وقرت سبعين بعيرا.
((اگر بخواهم همه معانى و حقايق سوره فاتحه الكتاب را بنويسم بايد، بار هفتاد شتر پُر بار كنم .))
يك شب كه در محضر مقدّس آقا اميرالمؤ منين على (ع ) مشرف بودم ، آن حضرت از اول شب تا اذان صبح برايم تفسير ((فاتحه الكتاب )) را فرمود، تازه هنوز از تفسير باء بسم اللّه در نيآمده بود.
سپس فرمود: انا نقطه تحت الباء ((من نقطه زير باء بسم اللّه هستم .))(59)
توئى آن على عالى همه رحمتى خدارا

كه گرفته رحمت تو همه ملك ما سوى را

دل اگر لقاى ايزد طلبى نگر رخش را

چوكه اوست وجه يزدان وظهور آشكارا

نه كه واجبش بخوانم نه چوممكنش ندانم

نتوان شرح نمودن چوسِرّكبريارا

بخدائى خداوند جهان شودگلستان

چوبشر فراى گيرد ره ورسم مرتضى را

مگراى شهاب روشن توفروغ جان فزائى

كه سياهى زمانه بگرفته جان مارا

بجزاز على نيايد بجهان دگر چنين كس

كه چنان كرم نمايد بنگر توهَل اَتى را

بگدائى درش رو بنما فقير مضطر

كه شوى زاوتوانگرندهى زكف غنا را

برواى (حقير ) سالك ره ورسم مرتضى پوى

تواگر طلب نمائى ره ومنهج خدارا